«ترور»؛ روایت یک ماجرای واقعی
جریان تولید سریالهایی با موضوعات استراتژیک و امنیتی چند دهه است که تبدیل به روال در شبکههای تلویزیونی شده است. سریالهایی که اغلب در زمان کوتاه ساخته میشوند و به جهت سوژههای مورد بررسی آنها، در برخی موارد مورد توجه مخاطبان قرار میگیرند. مجموعه تلویزیونی «ترور» نیز به همین رویکرد و با روایت ترور نافرجام شهید حاج قاسم سلیمانی به کارگردانی خیراله تقیانی پور و تهیهکنندگی مجتبی امینی در مرکز سیما فیلم و موسسه اندیشه شهید آوینی ساخته شده است.
فرهاد قائمیان، انوش معظمی، جعفر دهقان، رامین راستاد، مهدی سلوکی، افشین سنگ چاپ، حسین شفیعی، داریوش مهربان با حضور محمد حسین لطیفی با هنرمندی هدایت هاشمی و با معرفی شهرام ابراهیمی و نانت تومه از جمله بازیگران این سریال هستند. «ترور» پنج شنبه و جمعهها از شبکه یک سیما پخش میشود که با نمایش در هفته جاری، قسمتهای پایانی آن روی آنتن خواهد رفت.
پس از شهادت سردار سلیمانی، خبر ساخت یک سریال تلویزیونی به نام «ترور» درباره ایشان منتشر شد. ابتدا قرار بود سیروس مقدم آن را کارگردانی کند اما تیم تولید عوض شد و خیرالله تقیانی پور کارگردانی «ترور» را بر عهده گرفت. زندگی شهید سلیمانی سرشار از اتفاقاتی است که هر یک از آنها به تنهایی میتواند موضوع یک اثر نمایشی تصویری باشد. او هیچ گاه میدان را ترک نکرد و تا آخرین لحظه از عمر خویش، برای امنیت ایران کوشید.
چرا چهره شهید سلیمانی نمایش داده نشد؟
با این همه، نزدیک شدن به شخصیت شهید سلیمانی در قالب فیلم و سریال، کاری حساس است. او چهرهای ملی و محبوب است و هوش نظامی و فرماندهیاش در خارج از مرزها زبانزد است. حاج قاسم، مهربان با مردم و سرسخت با دشمن بوده و بازنمایی تصویری مفاهیمی که ذکر شد به آسانی صورت نمیگیرد. با این یادآوری، میتوان نتیجه گرفت کار سازندگان «ترور» نه تنها سخت بوده که حالا و با تماشای سریال باید اذعان کرد، نتیجه واجد تحسین است.
یک ماجرای واقعی در کرمان
آرش قادری به عنوان فیلمنامه نویس «ترور» به سوژه اصلی داستان یعنی حاج قاسم سلیمانی نزدیک نشده است. سازندگان «ترور» از حاج قاسم میگویند اما او به تنهایی محور قصه نیست. انتخاب یک ماجرای واقعی، یعنی ترور نافرجام حاج قاسم در کرمان، این امکان را به سازندگان سریال داده تا با خیال آسوده از سوژه بگویند. قصه سریال وام گرفته از ماجرایی است که از شکست طراحی سرویسهای عبری - عربی برای ترور حاج قاسم حکایت دارد.
آنها با اطلاع از حضور حاج قاسم برای اقامه عزا در کرمان، در صدد طراحی عملیاتی بودند که با واکنش سربازان گمنام امام زمان (عج) مواجه شدند. سریال این ایده را تبدیل به یک قصه مهیج کرده و به آن شاخ و برگ داده است. به همین خاطر در طول روایت قصه، نقشههای دیگر عوامل تروریستی نیز جانمایی شده و به ماجرای اصلی افزوده است.
داستان «ترور» از چند وجه مختلف تشکیل شده که یکی از آنها داستان تلاش ماموران امنیتی برای خنثی کردن نقشه تروریستها است. سریال ضمن ادای احترام به جان فشانی و رشادت آنها، به تناوب سراغ سوژه اصلی میرود. از آن جا که اصل ماجرا، نقشه ترور سردار سلیمانی است، نیروهای امنیتی مدام از او میگویند و در همین حین، مخاطب توأمان به مسئولیتهای اجتماعی و فرماندهی حاج قاسم نیز پی میبرد. نکاتی مثل میزان علاقه مردم و مدافعان حرم به او و ... نیز در سریال جانمایی شده است.
نمونهای کلیشهای از افسر سرویسهای خارجی
فرمانده ارشد موساد در خلال طرح نقشه و همچنین ارائه گزارشهای میدانی، در عین سخن گفتن از سردار سیلمانی اهمیت او برای ایران و منطقه و نیز «مزاحمت» برای اسرائیل را بازگو می کند. روشی که «ترور» برای روایت بخشی از منش و جایگاه سردار سلیمانی انتخاب کرده، معقول است اما در سوی دیگر کاراکترهای منفی این سریال بسیار شبیه به نمونههای همیشگی و تکرار شونده سریالهای سالهای گذشته است. برای مثال فرمانده موساد (با بازی هدایت هاشمی) میتوانست شخصیت پردازی بهتری داشته باشد اما همانطور که ذکز شد شخصیت این افسر خارجی شبیه نمونههای کلیشهای است که بارها در سریالهای تلویزیونی شاهد بودهایم.
رد پای «نجلا» در «ترور»!
خیرالله تقیانی پور با تجربه کارگردانی دو فصل از مجموعه تلویزیونی «نجلا» که با لوکیشن مناطق جنگی جبهه جنوب در شهرهای آبادان و خرمشهر فیلمبرداری شده بود، در «ترور» حضور یافته است. سریال با ژانر اکشن - جاسوسی ساخته شده است. تقیانی پور در مصاحبهای درباره شیوه کارگردانی خود در القای هیجان و پیشبرد روایت ماجرای ترور نافرجام حاج قاسم سلیمانی در کرمان، گفته است: «به هر حال ریتم و تمپو جز اصول اولیه است و در چنین سریالهایی باید تمپو و ریتم بالا باشد تا هیجان پلان بالاتر رود. بازیگران سریال هم در ایفای نقش خود در جستوجوی رسیدن به قالبی بودند که به لحاظ ایفای نقش - چه بیرونی و درونی - ریتم و تمپو را بالا بگیرند.»
مجالی برای پرداختن به عمق شخصیتها نیست
یکی از مهمترین نکات «ترور» این است که حتی با توسل به کلیشهها سعی کرده قدم در راهی نگذارد که شناختی از آن ندارد و با وجود دیالوگهایی که رنگ و بوی کلیشه دارد اما حداقل استانداردها را رعایت میکند. دیگر اینکه «ترور» قصه روان و مهیجی برای مخاطب دارد و هرچند کاراکترهایش بهدلیل نبود زمان و شرایط مناسب درسطح و در حد کلیشه باقی میمانند و مجال پرداختن به عمقشان را نمییابیم اما داستان و سوژه اصلی این سریال آنقدر کشش دارند که مخاطب را برای چند قسمت با خود همراه کند.
در طی سالهای گذشته در تلویزیون، سریالهای جاسوسی - امنیتی زیادی ساخته شده است که موفقیت و محبوبیت برخی از آنها نشان از علاقه مخاطبان تلویزیون به این گونه سریال سازی دلالت دارد. نمونه پرمخاطب آن «گاندو» است که با قصهای برای بررسی پروندههای امنیتی، ساختاری جذاب داشت و عملکرد بازیگران آن نیز در سطح استانداردی قرار داشت.
گامی ناتمام برای ساخت اثر درباره حاج قاسم
تجربیاتی از قبیل «ترور»، خواه یا ناخواه وارد چرخه مقایسه با دیگر سریالهای پرمخاطب ژانر امنیتی در سالهای گذشته میشوند. «ترور» نیز یک ماجرای واقعی را دراماتیزه کرد و مطابق با اصول همین ژانر ساخته شده است. این سریال با وجود برخی ضعفهای ساختاری و محتوایی گامی رو به جلو و ابتدائی برای مسیر ساخت آثار نمایشی درباره سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی است. طبعا فیلمسازان در ادامه با خیال آسودهتر میتوانند وجوه مختلف سردار دلها را قاب بگیرند.
پایان پیام/