«روزگار طیبه» زندگی‌نامه شهیده‌ای که مادر، همسر و خواهر شهید بود

شماره مطلب:
3184
شنبه 1401/11/8 10:57

«روزگار طیبه» زندگی‌نامه شهیده‌ای که مادر، همسر و خواهر شهید بود

«روزگار طیبه» زندگینامه داستانی شهیدان طیبه و مرتضی واعظی و ابراهیم و فاطمه جعفریان از سوی انتشارات کتاب جمکران و به همت دفتر ادبیات پایداری این انتشارات و با مشارکت ستاد ملی کنگره شهدای استان قم منتشر شد.

«روزگار طیبه» زندگی‌نامه داستانی شهیدان طیبه و مرتضی واعظی و ابراهیم و فاطمه جعفریان از سوی انتشارات کتاب جمکران و به همت دفتر ادبیات پایداری این انتشارات و با مشارکت ستاد ملی کنگره شهدای استان قم منتشر شد.

این کتاب که به قلم «مریم فهیمی» نوشته شده است، ضمن روایت زندگی شهیده «طیبه واعظی» از شهدای انقلاب که به همراه همسر، برادر و همسر برادر خود توسط ساواک دستگیر و پس از شکنجه به شهادت رسیدند، بخشی از وضعیت پیش از پیروزی انقلاب اسلامی و نحوه مبارزه انقلابیون را با نثری روان و داستانی خواندنی اما تلخ به تصویر کشیده است.

ابتدای داستان از بعد از ظهری شروع می‌شود که طیبه در کوچه بدنبال دوست و همسایه دیوار به دیوار‌شان صفورا می‌گردد.

صفورا دستفروشی می‌کند و معمولاً هنگام غروب بازمی‌گردد اما آن روز خبری از او نمی‌شود. طیبه و برادرش مرتضی که حدوداً ۱۲ ساله است بدنبالش می‌روند و آخر او را در سقاخانه‌ کنار تکیه‌ در حال نذر و نیاز پیدا می‌کنند.

در بخشی از کتاب می‌خوانیم:

پسر دستش را دراز کرده بود طرف مادر و مدام صدایش می‌زد: «مامان طیبه! مامان طیبه!»

مأمور پرقدرت طیبه را بلند کرد و کوبید سینه دیوار. چادر را از سرش کشید و انداخت زیر پا و آب دهان رویش انداخت. طیبه خم شد و دست برد طرف چادر. مرد می‌خواست روسری‌اش را هم از سر بردارد.

نه، دست نزن. من رو بکش، اما حجابم رو برندار! تو چه‌جور مسلمونی هستی؟! فرق تو با سپاه یزید چیه؟

مرد پاسخش را با سیلی محکمی داد و راضی شد روسری سرش باشد.

اهل کوچه از ترسشان از توی خانه‌ها جم نمی‌خوردند. صاحبخانه گوش‌هایش را گرفته بود و بی‌صدا اشک می‌ریخت.

دختر بیچاره چی به سرش اومد...»

کتاب «روزگار طیبه» به قلم «مریم فهیمی» در ۳۷۶ صفحه و با قیمت ۱۵۳ هزار تومان توسط انتشارات کتاب جمکران منتشر و روانه بازار نشر شده است.

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
X