از فیلمسازانی که مادر هستند حمایتی نمیشود
از فیلم «آبجی» شروع کنیم که یک نوع مادرانگی و دلسوزی توام با آیندهنگری را در کاراکتر شاهد هستیم. برای بیان این نوع حس نهفته در مادری، چه نشانههایی در درام به کار بردید تا بیشتر احساس مخاطب برانگیخته شود؟
مادر با وجود این که در ذهن آدمی میتواند مفاهیم مشابهای را متبادر کند، اما در عین حال به تعداد مادران، تفاوتهایی در رابطه میان مادر با فرزند وجود دارد و هرکدام قصههای مربوط به خود را دارند. در فیلم «آبجی» هم این تفاوت را میتوان دید. به نظرم شمایل متفاوتی از مادر وجود دارد که میتوان در سینما آنها را نشان داد.
شکل مادر بودن فرق میکند ولی روح مادرانگی در همه جا مشترک است و در قصههای مختلف به شکل متفاوتی تجلی پیدا میکند.
من فکر میکنم که تفاوتهایی وجود دارد. ما چیزهایی را به عنوان مادر بودن ثابت میدانیم ولی واقعیت این است که تنوع زیادی دارد و برای این که یک تجسم کامل از این مفهوم داشته باشیم، باید بتوانیم این تفاوتها را در قصه نشان دهیم. همانطور که پدر بودن و هر مفهوم دیگر این وجوه مختلف را دارا است. این که مادر را در مهرورزی و وفاداری و گذشت خلاصه کنیم، خوب است چون خیلی از مادران این ویژگیهای مشترک را دارند ولی این همهی ماجرا نیست و بهتر است قصهها به سمتی بروند تا نگاههای مختلف مادران در آثار سینمایی نشان داده شود. الان که شما سوال می پرسید به این فکر میکنم که در فیلمهای کوتاهام مثل «آن بالا کنار جاده» و حتی فیلم 135 ثانیهای «گهوارهات را تکان خواهد داد» و فیلم سینمایی «آبجی»، یک مفهوم مشترک در مورد مادر وجود داشت و آن حس مادرانهای بود که حتی پس از مرگ مادر ادامه دارد. در فیلم «آن بالا کنار جاده» که به شیوهی 35 میلیمتری در سال 85 کار کردم و در آن ایام مطرح شده بود، ما تصادفی میبینیم و در انتها متوجه میشویم که مادری در حال تلاش برای نجات فرزندش است.
در فیلم «آبجی» هم با یک دختر معلول و ویژه طرف هستیم و در آن جا مادرانگی به شکل ویژهای نمود پیدا میکند.
در «آبجی» با مادری طرف هستیم که فرصت زیادی برای زندگی ندارد و برای دخترش که 50 ساله است و نمیتواند مستقل باشد، مادری میکند و می خواهد اثرات این حمایت حتی پس از مرگاش برای فرزندش ادامه داشته باشد. به نوعی اشاره به این دارد که مادر هرگز از فرزندش جدا نمیشود و بن ناف فرزند از مادرش هرگز بریده نمیشود. وقتی مادر صاحب فرزند میشود، یک احساس مسئولیت دائمی دارد. در فیلم «آبجی» با این مفهوم مواجهایم که مادر حتی برای روزهایی که نیست هم میخواهد خیال اش راحت باشد و امنیتی برای فرزندش فراهم کند و فرزندش را تنها نگذارد.
توجه به مفهوم مادر که از آثار کوتاه به فیلم بلند سینماییتان تسری پیدا کرد، از کجا نشات میگیرد؟
اولین مورد از نگاه به مادرم و ارتباط با او میآید که تجسم همهی عواطف و احساسات است. مادری که حتی زمانی که مخالف بعضی از کارهای فرزندانش است، اما حمایتاش را قطع نکرده است. حتماً این نگاه در ذهن من خیلی زیاد تاثیرگذار بوده است و اولین مواجهام با مادر است. سینما و ادبیات هم در بیان مادرانگی تاثیرگذار است. این مادرانگی را میتوان در جامعه هم دید. مادران مختلفی میتوان پیدا کرد، مادری که مادرانگی کرده و مادری که به دلایلی نتوانست مادری کند. حتی مادری که مجبور شده مادری نکند هم تحمل این شرایط برایش راحت نبوده است.
در تاریخ سینمای ایران و انگشت شمار آثار تولیدی، یک وجه سنتی از مادرانگی را میتوان یافت که پُر رنگتریناش، فیلم «مادر» مرحوم حاتمی است که با همهی مشخصات مادر مهربان و دلسوز، فضای خانوادهای را ترسیم میکند که دیگر در این روزها نمیتوان پیدا کرد. در دههی اخیر معدود شخصیتهای متفاوتی از مادر ساخته شد که به طور نمونه میتوان به مادر فیلم «ابد و یک روز» اشاره کرد. مورد متاخر هم فیلم «مامان» بود که سال گذشته در جشنوارهی فجر به نمایش درآمد. به نظرتان چه وجوهی از مادرانگی در سینمای ایران غایب است؟
ما نمونههای خوبی از نقش مادر در سینمای ایران داشتیم، مثل فیلم «ناهید» خانم آیدا پناهنده. اما معمولاً در کشورمان برخی از مفاهیم هستند که ما عادت داریم بیش از پیش آنها را مقدس کنیم. اگر مدام این مفهوم مادربودن را تکرار کنیم، انگار بخشی از حقوق آن انسان را که زن بودن وجهی از آن است را از او میگیریم. اصولاً در طول تاریخ بشری هر چیزی که دچار افراط می شود، همراه با واکنش هایی است.
چرا فیلمسازان از شکستن پوستهی ظاهری مادرانگی هراس دارند و چرا نویسندگان کمتر به سراغ نشان دادن وجوه مختلف مادرانگی نمیروند؟
این هراس از جانب فیلمسازان نیست بلکه مدیران هستند که بیشتر از نشان دادن شخصیتهای مختلف میترسند. این وحشت وجود دارد که اگر مادران متفاوت را در سینما نشان دهیم، تقدس مادر بودن کم میشود! در حالی که اینگونه نیست و من فکر میکنم که اگر هر پدیدهای را به صورت واقعی و با همهی خطاهای انسانی نشان دهیم و شخصیت ها دارای تنوع رفتاری باشد، ارزش آن مفهوم را بزرگتر خواهیم کرد. این تصویر به ما میگوید که مادر علیرغم همهی مشکلات و مسائل، به زندگی و فرزندش پایبند است. گاهی تصویری از مفهوم مادری نشان داده میشود که انگار هرکس به محض بچهدارشدن، یک مدل مشخص پیدا میکند و در فرزندش ذوب میشود. در حالی که ما میتوانیم رابطهی عجیب و جذاب مادر و فرزندی را نشان دهیم که از واقعیت آمده باشد. من در آثارم، مادری را نشان دادم که حتی پس از مرگاش، حمایتاش از فرزندش وجود دارد ولی امکان دارد در آثار بعدیام، زوایای دیگری از مادر بودن را نشان دهم.
شما از نسل فیلمسازان زن دهههای اخیر هستید که از سینمای کوتاه تا فیلمسازی حرفهای را تجربه کردید. ما در سالهای اخیر شاهد رشد کمی بانوان سینماگری بودیم که جدا از بازیگری در رشته های چهرهپردازی، تدوین و فیلمسازی فعالیت حرفه ای میکنند. به نظرتان خانمهای سینماگر تا چه حد توانستند در سینمای ایران موثر و صاحب اندیشه باشند؟
ما در سال گذشته در سینمای جهان هم شاهد بودیم که بیشترین جوایز جشنوارهها را فیلمسازان خانم گرفتند. در سینمای ایران هم اگر به لحاظ آماری حساب کنیم، نسبت موفقیت فیلمسازان زن حتی از آقایان بیشتر بوده است و درصد موفقیتها به تعداد افراد شاغل بیشتر از آقایان است.
وجه تمایز فیلمسازان خانم جدا از ظرافت کاری در چه مواردی است که می تواند آنها را در سینما موفق کند؟
توجه به ظرافت و به نوعی دقت نظر و تمرکز به کار در خانمهای فیلمساز وجود دارد. کمتر به منافع شخصی فکر میکنند و بیشتر به منفعت اثر نگاه میکنند. شاید به لحاظ این که در مقاطعی کمتر جدی گرفته شدند، وقتی فرصت و میدان برای کار پیدا میکنند، تلاش خیلی بیشتری برای اثبات خود انجام میدهند.
رشد بانوان سینماگر در سالهای پس از انقلاب و در سالهای اخیر را چگونه ارزیابی میکنید؟
فضا در مجموع برای سینماگران خانم خوب بوده است. البته هنوز با وضعیت ایدهآل فاصله داریم. ببینید، من به عنوان یک خانم فیلمساز و فیلمنامهنویس و به عنوان یک مادر، با دشواریهای زیادی مواجه هستم که مهمتریناش این است که ما به عنوان یک زن به لحاظ اجتماعی حمایتی نمیشویم. وضعیت کاری ما هیچ تفاوتی با آقایان ندارد، در صورتی که همهی مشاغل، مرخصی زایمان و موارد حمایتی دارند، اما زنان فیلمساز هیچ طرح حمایتی ندارند. من می دانم که خانم منیر قیدی که امسال تنها خانم فیلمساز در جشنوارهی فجر هستند، به عنوان یک زن و یک مادر چه مشکلاتی برای ساخت فیلماش داشت. مشکلاتی که فقط یک زن میتواند آن را تجربه کرده باشد. از فیلمسازانی که مادر هستند حمایتی نمیشود و شرایط حمایتی در اجتماع وجود ندارد. نیاز است که زنان همچون آقایان کار کنند و در اقتصاد خانواده سهیم باشند ولی نگاه جامعه و همسر این است که مسئولیت کامل خانواده هم باید با زن باشد و حل نسبت میان شاغل بودن و مادربودن دشوار است.
مسئولان فرهنگی و سینمایی برای بانوان سینماگر چه طرحهایی می توانند اجرا کنند؟
به هر حال باید مدیران فرهنگی کاری کنند. باید از زنان فیلمساز حمایت شود. میتوان در این ارتباط کارگروه ویژهای تشکیل داد که بررسی کنند چگونه میتوانند به ما کمک کنند. دادن مرخصی یا کمک به فضای فیلمسازی برای خانمها و موارد دیگر می تواند امکانی برای فعالیت خانمها و همزمان مادرانگی آن ها به وجود بیاورد تا ما بتوانیم ارتباط منطقی میان کار و وظایف مادری برقرار کنیم. من به عنوان فیلمساز درگیری کمتری نسبت به آقایان فیلمساز ندارم و از طرفی خانواده و فرزند دارم و باید شرایطی فراهم شود تا بتوان به همهی مسائل رسید.