خاطراتی از «شهید ایرلو» در کتاب «یک تن و این همه مزار»

شماره مطلب:
1469
چهارشنبه 1400/10/8 14:15

خاطراتی از «شهید ایرلو» در کتاب «یک تن و این همه مزار»

کتاب «یک تن و این همه مزار» با محوریت زندگی «شهید حسن ایرلو»، فرمانده‌ی تخریب لشکر‌المهدی با قلم «معصومه رمضانی» منتشر شد.

کتاب «یک تن و این همه مزار» با محوریت زندگی «شهید حسن ایرلو»، فرمانده‌ی تخریب لشکر‌المهدی با قلم «معصومه رمضانی» به نگارش درآمده و توسط انتشارات رسول آفتاب به چاپ رسیده است. مرحوم عباس ایرلو سه پسر داشت که هر سه وقف انقلاب شدند و در کسوت سرداری جام شهادت نوشیدند. «شهید حسن ایرلو»؛ سفیر جمهوری اسلامی‌ایران در یمن که اخیراً به شهادت رسید، برادر سرداران شهید حسین و اصغر ایرلو است.

در بخشی از خاطرات این کتاب آمده است:  «مامان صونا چادرش را روی سر کشیده بود و وسط حجره حاج احمد ذوقی آرام آرام گریه می‌کرد. حسن مانده بود چه کند! طاقت دیدن شانه‌های لرزان مادر را نداشت. هنوز حضور بابا عباس را داخل میدان تره‌بار شوش حس می‌کرد و باور نداشت که دیگر باید به نبودن و ندیدن او عادت کند. چشمانش میان حجره‌ها دو دو می‌زد تا بلکه بین آن همه کارگر بابا را پیدا کند...»

محتوای این فیلد خصوصی است و به صورت عمومی نشان داده نخواهد شد.
X