داستان یک پرستار در عملیات آزادسازی سوسنگرد
فیلمنامه، سنگ بنای ساختمانی است که قرار است جسمانیت یک اثر را در بربگیرد و اگر اولین خشت این بنا که قرار است محل امن و قابل آسایش برای تماشا باشد، درست و سر جای خود قرار نگیرد محصول نهایی چندان قابل اعتنا نخواهد بود. از این رو توجه به فیلمنامهنویسِ کاربلد و انتخاب بهترین متن برای پرداخت سینمایی یا سریالی راهی برای خلق آثاری شایسته برای توجه خواهد بود. دربارهی
بهترین جایزهی فیلمنامهی دوازدهمین جشنوارهی مردمی فیلم «عمار» که «فانوس» است به اثری به نام «پروانه» تعلق گرفت؛ شاید چراغی باشد برای روشنایی فردا و آن هنگام که اثری متولد شود. «حسین جعفری»؛ نویسندهی فیلمنامهی «پروانه» در گفت و گو با خبرنگار موسسهی فرهنگی هنری اندیشهی شهید آوینی، گفت: فیلمنامهی «پروانه»، ماجرای یک دختر پرستار تهرانی است که عضوی از تیم اعزامی شهید چمران به سوسنگرد جهت امدادرسانی به مردمان آن منطقه میباشد. او در بیمارستان گلستان اهواز مشغول به فعالیت است تا این که شهر محاصره میشود و این پرستار تا 26 آبانماه و شكست حصر سوسنگرد با وجود شرایط وخیم منطقه مقاومت میکند.
وی دربارهی میزان بهرهمندی فیلمنامه از واقعیت اتفاقات سوسنگرد گفت: این فیلمنامه از خاطرات واقعی پرستاری گرفته شد که این اتفاق برایش افتاده بود ولی در شرایط محاصره قرار نگرفته بود و این بخش از ماجرا را من به فیلمنامه اضافه کردم چون میخواستم داستان محاصره را روایت کنم و آن واقعیت را به شرایط محاصره بسط دادم و از منابع پژوهشی دیگری هم که فضای محاصره را روایت کرده بود، استفاده کردم. فیلمنامهی «پروانه» از داخل محاصره به ماجرای واقعی سوسنگرد میپردازد و ما از طریق خانم پرستار وارد داستان میشویم.
«حسین جعفری» دربارهی زمان طی شده برای نگارش و پرورش متن، گفت: در حدود یک ماه و نیم صرف پژوهش فیلمنامه شد و من با تحمل مشکلات و با هزینهی شخصی به سوسنگرد رفتم. البته شخصی در شورای شهر اهواز پیدا شد که حمایتهایی کرد. حدود یک و ماه نیم طرح و حدود یک ماه و نیم تا 2 ماه هم زمان برای نگارش فیلمنامه گذاشتم. البته به شکل دقیقی نمیتوان محدودهی زمان آمادهسازی فیلمنامه را مشخص کرد.
وی ادامه داد: فیلمنامهی «پروانه» را در سال 98 نوشتم و قرار بود ساخته شود. بعد از حضور در جشنوارهی عمار هم بچههای عمار به من پیشنهاد ساخت فیلم براساس فیلمنامهی «پروانه» را دادند و من را به جایی معرفی کردند. تائید اولیه از من گرفته شد و قرار است هماهنگی برای انجام جلسه جهت تولید فیلمنامهی «پروانه» انجام شود.
این نویسنده افزود: مسائل تاریخی برایم جذاب است و پیش از این داستان کوتاهی به نام «ژ۳» نوشتم که راجع به زمانی بود که حضرت امام در پیش از انقلاب به سربازان دستور داده بود که پادگانها را خالی کنند. این داستان رتبهی اول داستان نوجوان در یازدهمین جشنوارهی داستان و شعر انقلاب اسلامی را گرفت. آن داستان را تبدیل به فیلمنامه کوتاه کردم و به چند جشنواره فرستادم و جوایزی گرفتم. حالا میخواهم این فیلمنامه را خودم بسازم و سرمایهگذار هم پیدا کردم و احتمالاً تا قبل از پایان سال ساخته خواهد شد.
«حسین جعفری» در پاسخ به این که معضلات فیلمنامهنویسی و ساخت اثر در حوزهی دفاع مقدس را در چه مواردی میداند، عنوان کرد: به طور کلی فیلمنامه بخش مظلومی در سینما است و از طرفی همه میگویند مشکل فیلمنامه وجود دارد ولی در عمل میبینیم که فیلمنامهنویس جایگاه مناسبی در جامعه ندارد و به لحاظ مالی هم مورد حمایت قرار نمیگیرد، در حالی که یک فیلمنامهنویس بابت نوشتن باید زمان کافی جهت پژوهش و نگارش اختصاص دهد. اما منزلت کارگردان از فیلمنامهنویس بیشتر است و من به این نتیجه رسیدم که باید کارگردان شوم تا اثرم دیده شود.
وی افزود: برای ساخت آثار دفاع مقدس نیاز به بودجه است. معمولاً هزینههای بالای تولید مانع از ساخت این گونه آثار میشود. مسالهی دیگر این است که باید به نویسنده بابت نگارش فیلمنامه مبلغ اولیهای تعلق بگیرد، ولی نه به لحاظ مادی و نه معنوی توجهی به فیلمنامهنویس نمیشود و امکان دارد با وجود زمانی که بابت نگارش فیلمنامه طی شد، آن کار اصلاً ساخته نشود و زحمات نویسنده هم نادیده گرفته شود که این درست نیست.