دست آنها رو شده است!
«محمد مختاری» در سریال «گاندو 2» به کل با چهرهای که مخاطبان پیشتر از او سراغ داشتند، تفاوت پیدا کرد. این تغییر محسوس از کجا پیدا شد؟
من میتوانم بگویم این «محمد مختاری» که نقش منفی در «گاندو 2» بازی کرد، قبلا هم آماده برای انجام این کار بود ولی متاسفانه مسائل مختلف از جمله بیاعتمادی ها و زد و بندهایی که پشت پردهی ماجراها است، نگذاشت تا توانایی خود را نشان دهم. یا به من کمتر نقش پیشنهاد شد و یا به خاطر این که نقشهای پیشنهادی مطابق میلم نبودند، آنها را نمیپذیرفتم. در واقع ما رفیق گرمابه و گلستان برخیها نبودیم! شاید هم به خاطر نقشهای مثبتی که بازی کرده بودم، یکسری خط و خطوط برای پیشنهاد نقش برای من در نظر گرفته بودند. من تحصیلکردهی تئاتر هستم و فکر میکردم توانایی این را دارم که نقشهای متنوع اعم از مثبت و منفی را بازی کنم. ولی متاسفانه پیش نیامد و وقتی بازی در «گاندو2» پیشنهاد شد، خیلی خوشحال شدم که میتوانم این توانایی را نشان بدهم.
شما معمولا ایفاگر نقشهای مثبتی اعم از پلیس و روحانی و ... بودید! از همان ابتدا قرار بود ایفاگر نقش مرموز «ابراهیم شریف» باشید؟
چهرهام شکلی بود که همیشه نقش مثبت به من پیشنهاد میشد. ولی آقای افشار لطف کردند و نقش «ابراهیم شریف» را به من پیشنهاد دادند و از همان ابتدا گفتند که این نقش خیلی خاص و برای ما مهم است. این شخصیت، جاسوسی بود که در ابتدا طوری بین مردم خود را جا زده بود که بعضیها به عنوان یک پزشک باورش کرده بودند و فکر میکردند که غمخوار آنهاست ولی در واقع میشی در لباس گرگ بود! برای من بعد از 30 سال بازیگری خیلی مهم بود که یک نقش متفاوت و خاص را بازی کنم و «گاندو2» بهترین فرصت برای من بود و به خودم تعهد دادم که طوری این نقش را عالی بازی کنم که دیده شود. لطف خدا بود و من هم با توجه به استعدادی که خدا به من داده بود و با تجزیه و تحلیل نقش، پیش رفتم.
پیشنهاد این ریسک بالا از طرف چه کسی بود و شما چه واکنشی نشان دادید؟
به نظرم برای این نقش کاندیداهای زیادی وجود داشت. معمولا هم برای پروژههای بزرگ سراغ افراد چهره میروند. فکر میکنم شخصی من را به آقای افشار معرفی کرد ولی آقای افشار وقتی من را دید، اظهار لطف کرد و عنوان کرد که با توجه به این که بنده خرمشهری هستم و قصهی سریال «کیمیا» هم برای آن منطقه بود، قبلا هم تمایل داشت با هم همکاری کنیم ولی قسمت نشده بود. حقیقتش من اصلا تصور این را نداشتم که نقش منفی به من پیشنهاد شود و فکر میکردم در کنار بچههای امنیتی من هم نقش یک مامور را بازی خواهم کرد ولی وقتی «ابراهیم شریف» به من پیشنهاد شد، استقبال کردم. نقشی که چند بار به خاطر اهمیتی که داشت، بازنویسی شده بود. من فکر میکنم آقای جواد افشار به خاطر هوش و درایتی که داشت من را برای این نقش انتخاب کرد. چون مردم وقتی «محمد مختاری» را برای اولین بار در سریال دیدند، فکر نمیکردند که جاسوس باشد و بعدا با دیدن چهرهی واقعی او شوکه شدند.
ایفای نقش «ابراهیم شریف»؛ جاسوسی که به لحاظ نوع زیست و تفکر و خاستگاه فکری و سیاسی با موارد مشابهی خارجی مثل تولیدات هالیوودی کاملا متفاوت میباشد، کار دشواری است. شخصیت مرموزی که چهرهای چندگانه دارد و خود را در ابتدا شبیه مردمان منطقه درآورده است. چگونه به این کاراکتر رسیدید؟
شخصیت جاسوس در واقعیت وجود دارد ولی پرداخت کامل آن در قالب سریال کار سنگینی است. دسترسی به این افراد و پیدا کردن شکل رفتارش در جامعه هم ممکن نبود. از طرفی من بازیگری نیستم که بخواهم با فیلم دیدن و تقلید از فلان کاراکتر، نقش بازی کنم. سعی میکنم خودم برای شخصیت و گذشتهاش، یکسری اطلاعات ذهنی ایجاد کنم تا به من در شکل بازی کمک کند. خیلی از مواردی که من دربارهی این شخصیت در ذهنم داشتم، نیازی به بازگویی در قالب دیالوگ نداشت. اما من حتی در ذهنم این شخصیت را طوری دیدم که انگار در درگیریهای سیاسی در کشورهای مختلف مثل لبنان و کنیا شرکت داشته است! اینها همه در شکل دیالوگ گفتن و نوع بازیهایم تاثیر داشت.
با توجه به این که «ابراهیم شریف»؛ کاراکتر خاص و متمایزی داشت، کسب اطلاعات و تحقیقات شما برای ایفای بهتر نقش از طریق چه منابعی بود؟
با وجود این که «گاندو» براساس پروندههای واقعی ساخته شد و خیلی از کاراکترها، مابه ازای بیرونی داشتند، نقشی که من بازی کردم این شکلی نبود و همین کار را سخت میکرد. نقش جاسوس از آنهایی نیست که خیلی راحت بشود در جامعه مابه ازای آن را پیدا کرد و نیاز است به شکل کامل روی شخصیتپردازی او کار شود. به همین خاطر خودم جدا از فیلمنامه، در ذهن خودم برای رفتارهای این شخصیت یکسری اطلاعات ایجاد کردم.
یعنی مواد اولیه و واقعی پروندهی جاسوسی اینگونه افراد را با تخیل خود به شکل شناسنامهای درآوردید تا به شما در جهت ایفای بهتر نقش کمک کند؟
بله. به آقای افشار مواردی را مطرح کردم تا به شخصیت پردازی «ابراهیم شریف» کمک کند. مثلا در جایی بچههای «گاندو» میگویند که این شخصیت خیلی در کارش سروقت است و راس ساعت 7 صبح ورزش میکند. من حتی برای نحوهی ورزش کردن او هم تفاوت هایی نسبت به آدمهای معمولی در نظر گرفتم و گفتم بهتر است این آدم، «تای چی» که ورزش خاصی است را انجام دهد. یا این که «یوگا» برای تمرکز ذهن انجام دهد. به طراح صحنه سریال گفتم برای او لباس معمولی ورزشی مثل گرمکن در نظر نگیرد. سعی کردم از لحاظ انعطافپذیری طوری بازی کنم که آمادگی بدنی او مشخص باشد. به هر حال او فرد جاسوس و دوره دیدهای بود و باید این موضوع به مخاطب منتقل میشد.
جدا از شخصیتپردازی ها، در نحوهی اجرای بازیها هم به کارگردان پیشنهاد میدادید؟
بله. مثلا در صحنهی فرار به آقای افشار پیشنهاد دادم که از میان صخرهها عبور کنم. کار سختی بود ولی به نظرم لازم بود که آمادگی فیزیکی این شخصیت نشان داده شود که مورد توجه هم قرار گرفت. آقای افشار ناراحت بود که دچار مشکل شوم اما من با همه سختی این کار را انجام دادم. اینها نشان از دغدغهی من دربارهی این شخصیت بود. به آقای افشار گفتم این آدم، ذهن پیچیدهای دارد و بهتر است وقتی که او را در خانهاش نشان میدهیم، در حال بازی شطرنج باشد. «ابراهیم شریف» ظاهر آرامی داشت ولی وقتی به افغانستان میرود، ماهیت شرور خود را نشان میدهد. همان چهرهای که مردم میگفتند با دیدن آن اذیت میشوند. به خاطر ریاکاری این آدم خیلیها از او متنفر بودند. من به عنوان بازیگر سعی کردم طوری رفتار کنم که حلقههای زنجیر این شخصیت شکل بگیرد.
به عنوان یک فرد آشنا با مقولهی حساس درام، فکر میکنید توازن شخصیتپردازی میان شخصیتهای پروتاگونیست و آنتاگونیست یعنی نیروهای خیر و شر به خوبی در «گاندو2» برقرار شد؟
هر فیلمنامه و داستانی اگر دارای پیرنگ خوبی نباشد، داستان لو میرود و یا کیفیت نازلی پیدا میکند و وجود نیروهای خیر و شر و جدال میان آنها لازمهی درام است. سیگنالهایی که با برخورد این دو نیروی مخالف ایجاد میشود، باعث هیجان قصه خواهد شد. ما معمولا پرداخت درست به این دو نیرو را در آثار خودمان کمتر داریم چون تحلیل درستی دربارهی شخصیتها وجود ندارد. اما به نظرم در «گاندو» توازن خوبی بین نیروهای خیر و شر به وجود آمد. اگر غیر از این بود سریال افت میکرد و مردم شخصیتها را باور نمیکردند. هر فیلمنامهای که شخصیتپردازی قوی برای نیروهای مثبت و منفی داشته باشد، حتما برای مخاطب هم دیدنی میشود.
دربارهی هر یک از شخصیتهای سریال «گاندو» میتوان ساعتها صحبت کرد. ولی بهتر است دربارهی ماهیت سریال «گاندو» و تفاوتهایی که با پروژههای دیگر دارد هم مواردی را از زبان شما بشنویم. تفاوت «گاندو» با دیگر آثاری که در کارنامهی کاریتان داشتید، چه بود؟
من فکر میکنم «گاندو» یکی از مهمترین سریالهایی است که من در این 30ساله بازی کردم. این سریال با آن همه سنگینی که تا 8 ماه هم تولیدش طول کشید، برخلاف برخی از پروژههای دیگر که به تدریج دچار فرسایش میشوند، خیلی منسجم و حرفهای به کارش خاتمه داد و تا لحظهی آخر، عشق و علاقه بین عوامل وجود داشت. انرژی و ارتباطی که کارگردان برقرار کرد و رفتار خوب و همراه با احترام عوامل موجب شد که بدون هیچگونه مشکلی کار پیش برود. دریافتیهای مالی بچهها هم برخلاف برخی از کارهای دیگر به موقع انجام شد و تهیهکنندهی سریال باعث شد که کارها به خوبی و بدون مشکل انجام شود. در واقع تمام تلاش گروه «گاندو» این بود که کار به خوبی شکل بگیرد. در مدتی که من با این گروه بودم، هیچ مشکلی احساس نکردم و انسجام گروه، نشان دهندهی توانایی تیم تولید بود. جا دارد که از موسسهی اندیشهی شهید آوینی هم که «گاندو» را تولید کرد، تشکر داشته باشم.
با توجه به این که از ابتدای پخش سریال «گاندو»، برخی مغرضان درصدد زیر سوال بردن واقعیت اینگونه اتفاقات و به حاشیه بردن واقعیت بودند، از نگاه شما تا چه حد میتوان به «گاندو» به عنوان سریالی جهت آگاهیسازی مسئولان و مردم و نمایش شرارت نیروهای بیگانه استناد کرد؟
مسالهی کاملا مشخصی است و سالها است که توطئههای بیگانگان را در مناطق مرزی و شهرهای مختلف کشورمان میبینیم که درصدد هستند تا میان اقوام ایرانی و شیعه و سنی تفرقه ایجاد کنند. این دشمنی آنها باید به شکلی واضح نشان داده شود. این سیاست فریبکارانهی کشورهایی مثل انگلیس سالها است که در واقعیت وجود داشته و «گاندو» سعی کرد آن را تصویری کند. بیگانگان مدتها است که ما را میکوبند و علیه ایران موارد غیرواقعی میگویند. ولی دست آنها رو شده است و به همین خاطر سعی میکنند به شکل دیگری بازی کنند. شلوغ بازی رسانهای آنها به این خاطر است که دستشان رو شده است. آنها یادشان رفته است که چگونه در خلیج فارس، پهپاد ایرانی به راحتی بالای سر «ناو»شان رفت و حتی از ناو فیلمبرداری کرد و بعد برایشان پخش کرد. یادشان رفته که چگونه عکسهای جاسوسانشان گرفته شد و خبر هم نداشتند که چگونه عکسشان پخش شد! حالا که دستشان رو شده به دنبال بازی دیگری هستند. مثلا سفیرشان میگوید که گاندو را دیده است. به قول آقای علی عسگری، اگر «گاندو» خوب است، تنها نبین و دور هم در انگلیس تماشا کنید!
تولید و پخش سریال «گاندو» با وجود برخی مخالفت ها از سوی مسئولان، چه دستاوردی میتواند داشته باشد؟
مردم خوشحال شدند که «گاندو» باعث شد که به یکسری حقایق پی ببرند. پخش «گاندو» باعث شد که خیلی از مواردی که قبلا عنوان نشده بود، رسانهای شود و مردم آگاه شوند. یکی از اهداف سریال «گاندو»، آگاهی سازی مردم بوده است. به همین خاطر مردم آن همه از سریال استقبال کردند و حالا هم هر کجا ما را میبینند، میگویند که فصل سوم ساخته خواهد شد؟ مردم باید حقایق را بدانند. بعضیها شاید نمیدانستند که خیلی از ماموران امنیتی چگونه نقشههای دشمنان را خنثی میکنند و جلوی هرگونه تفرقه و خرابکاری در کشور را میگیرند.
در این مدت چه واکنشهای خاصی از طرف مردم برای بازی در «گاندو 2» دریافت کردید؟
خیلیها در فضای مجازی از بازی من اظهار لطف کردند و خوشحال شدند که من این نقش منفی را بازی کردم ولی بعضیها از این شخصیت چنان متنفر بودند که نسبت به من در فضای مجازی واکنش نشان دادند و حتی بد و بیراه میگفتند و میخواستند که بچههای «گاندو» را نکشم! البته بعدا از من معذرت خواستند و آن واکنش آنها به خاطر استرسی بود که این نقش با خود ایجاد میکرد. جالب است که در زمان پخش «گاندو 2» یک خانمی پیام گذاشته بود که «من در خواب دیدم که ابراهیم شریف در درگیری با بچههای گاندو، یکی از آنها را کشته است»! بعد از خواب، کلی گریه کرده بود و برای من کامنت گذاشت که «تو رو خدا کاری به بچه های گاندو» نداشته باش»!