راویان زخم و مظلومیت یک ملت
در طول تاریخ شعر مقاومت در فلسطین، پارهای از شاعران در داخل فلسطین ، شاهدان زنده ای بودند بر آنچه که در فلسطین میگذشت، در سوی دیگر پارهای از شاعران نیز شاعران تبعیدی بودند که همراه با اقشار میلیونی ملت خود به زیستن ادامه می دادند این شاعران در سرودههای خویش همواره آرزوی دیدار وطن و زیستن و حتی مردن در خاکدانهای آن را منعکس کردهاند.
در واقع شعر فلسطین خارج از سرزمین اشغالی به خصوص تا اواسط دهه شصت میلادی شعری نگران سردرگم و گیج و ناامید بود.
نام موسی بیدج در ایران بیش از هر چیز با شعر فلسطین پیوند خورده است، از بیدج تاکنون بیش از 50 عنوان کتاب منتشر شده است، او نقشی مهم در شناسایی و معرفی شاعران مهم عرب به ویژه شعر فلسطین در ایران دارد.
انتشارات سوره مهر اخیراً کتاب تازهای از بیدج را با عنوان «ترانههای وطن و تبعید» در دو مجلد منتشر کرده است، این کتاب گزیدهای است از شعر شاعران فلسطینی که در ایران کمتر شناخته شدهاند و کمتر سرودهای از آنها ترجمه شده است.
بیدج در مقدمه این کتاب مینویسد: شعر فلسطین شعری است که از مقاومت در برابر ستمگری، تجاوز به حقوق دیگران و اشغال سرزمین سخن میگوید و این معانی میتواند برای هر جغرافیایی به کار آید، روزگاری بود که فقط فلسطینیها در جهان آواره بودند، اما اکنون آوارگی عنوانی برای بخش عظیمی از ملل جهان است. شاعران بزرگی مانند محمود درویش سمیحالقاسم با اینکه پرچم مبارزه علیه اشغالگران وطنشان برداشته بودند، از ستم بر دیگر مردمان جهان غافل نبودند و به صراحت میگفتند، هرجا ستم، استبداد و اشغالگری باشد شعرشان مصداقی برای مقاومت خواهد بود. شعر فلسطین شعر زخم است و گلوله شعر دلدارانی که در غربت به هم میرسند. در فرودگاهها و بندرها، در قهوه خانهها و زندانها، در پیادهروهای غریب شعر دلتنگی برای میهن، میهنی که سرنیزهها پیکرش را مشبک کردهاند.
در شعر فلسطین نامها فراوانند اما درخشانها اندک به شمار انگشتان دو دست یا کمی بیشتر با این حال همین شمار کم به خوبی توانسته است صدای زخم و مظلومیت ملتش را به جهانیان برساند.»
در کشور ما از شعر فلسطین تاکنون به ترجمه آثار دو شاعر محمود درویش و معین بسیسو اکتفا شده است و از دیگر شاعران پرآوازه این دیار جز ترجمههای پراکنده در دست نیست، بیدج در مجموعه دو جلدی «ترانههای تبعید و وطن» تلاش کرده سرودههایی از این شاعران پرآوازده که در ایران کمتر شناخته شدهاند، بیاورد.
او خود در باره کتاب میگوید: «به یاری خداوند برآنم تا در کنار شاعران بزرگ عرب و شاعران بزرگ ایرانی که شعرشان را به عربی ترجمه کردهام، گزینههایی از آثار شاعران فلسطینی فراهم آورم. شعرها و گفتههای سمیح القاسم مطلع این همزبانی و همدلی است.»
آوازه سیمح نیز مانند محمود درویش مرزهای جغرافیایی را درنوردیده است او درسال 1939 در فلسطین به دنیا آمد و پس از 75 سال در همان سرزمین درسال 2014 درگذشت. بیش از 70 کتاب شعر، رمان، مقاله در کارنامه ادبی او ثبت شده و تحقیقهای مفصلی در گوشه و کنار جهان پیرامون جنبههای گوناگون شعر او انجام گرفته است.
سمیحالقاسم شاعر پرآوازه عرب که شعرهایش به بسیاری از زبانها ترجمه شده است. شاید چندان برای مخازبان ایرانی شناخته شده نباشد، بیدج در این کتاب برای آشنایی خواننده ایرانی با اندیشهها و تعاملات این شاعر گفتگوی کوتاه او با یکی از مجلات عربی را نیز ترجمه و در آغاز کتاب آورده است.
در جلد اول این مجموعه پنج دفتر شعر از «عزالدین المناصره»، «معین بسیسو»، «محمود درویش»، «سمیح القاسم» و «توفیق زیاد» به چاپ رسیده است. در جلد دوم نیز پنج دفتر شعر از «موسی حوامده»، «فدوی طوقان»، «احمد دخبور»، «محمدعلی شمسالدین» و «محمد القیسی» گنجانده شده است.
در ابتدای هر دفتر شعر، معرفی جامعی از شاعر و شرح گفتوگوی آنها با منابع گوناگون آورده شده است. علاقهمندان به ادبیات جهان، دوستداران شعر پایداری، اساتید و دانشپژوهانی که به کار نقد و بررسی و ادبیات تطبیقی اشتغال دارند، از مخاطبان اصلی کتاب خواهند بود.
در شعری از «سمیح القاسم» میخوانیم:
میان من و تو
دو قطره اشک
و شعری تبعیدیست
و خون ماسنبلهوار
بر کشتزاران نقش شده است
ای فرزند مدارهای دور دست
ای داماد بادام و لیمو
مدار درونیات بر چه منوال
عروس سپید تو در چه حال است
و حال و هوای تو در تبعید دوردست؟