زندگی زیر پرچم داعش؛ از مخالفت با نظام سوریه تا چشیدن طعم تلخ روزگاری وحشتناک
در حالیکه 9 سال پیش، تروریستهای تکفیری سوریه تا فتح دروازههای دمشق پیشروی کرده بودند، نه تنها موفق به انجام این مهم نشدند بلکه در تاریخ 28 آبان 1396 آخرین پایگاه خود را در این کشور از دست دادند.
حالا که این جنگ تمام شده، در روزهای اعلام پایان این جنگ به یکی از ابعاد مهم این سالهای پرآشوب که البته با وجود کار زیاد درباره آن هنوز جای کار بسیار بیشتری دارد، میپردازیم که داعش و حاکمیت داعش و زندگی در حکومت داعش است. کتاب «زندگی زیر پرچم داعش» که توسط وحید خضاب تدوین و ترجمه شده و انتشارات شهید کاظمی آن را منتشر کرده، از سه بخش مجزا تشکیل شده است. این کتاب از دریچهای تازه به اتفاقات آن روزها میپردازد و ما در ادامه نگاهی به ماجرای داعش و پایان آن با استفاده از مطالب این کتاب داریم.
نیروهای ارتش سوریه، یگانهای مردمی جبهه مقاومت و جنگندههای روسیه، در 28 آبان 1396 در عملیاتی هماهنگ، شهر ابوکمال در حومه دیرالزور را که در مرز سوریه و عراق واقع شده است به صورت کامل آزاد کردند. در جریان این عملیات هماهنگ که به اذعان خبرنگار شبکه المیادین، سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی فرمانده وقت نیروی قدس سپاه، شخصاً با حضور میدانی در صحنه، فرماندهی و مدیریت «نبرد پاکسازی» را بر عهده داشت، تعدادی زیادی از اعضای گروهک تروریستی تکفیری داعش به هلاکت رسیدند و آخرین پناهگاه این جنایتکاران در سوریه نیز فروریخت.
داعش پایان یافت
دو روز پیش از آن (جمعه 26 آبان 1396) نیز سرلشکر ستاد «عبدالامیر رشمید یارالله» فرمانده نیروهای مشترک عراق، از آزادسازی کامل شهر «راوه» در غرب الانبار خبر داده بود. راوه از آخرین پایگاههای باقیمانده داعش در عراق بود. قاسم الاعرجی وزیر وقت کشور عراق پس از آزادسازی این شهرستان تاکید کرده بود که «داعش در عراق پایان یافت.»
سپهبد شهید حاج «قاسم سلیمانی» فرمانده وقت نیروی قدس سپاه در روز سیام شهریور 1396، در مراسم اربعین شهادت مدافع حرم شهید مرتضی حسین پور، اظهار کرد: «من در پیامی که برای شهادت شهید حججی دادم، گفتم ما انتقام خواهیم گرفت؛ ما باید به وعده خودمان صادق باشیم؛ انتقام ما این است که کمتر از 3 ماه دیگر، اعلام پایان حکومت داعش در این کره خاکی خواهد بود. سعی میکنیم این 3 ماه را به 2 ماه تبدیل کنیم و عمر این شجره خبیثه و این غده سرطانی خطرناک ساخته شده به دست آمریکا و اسرائیل را به پایان برسانیم و جشن آن را در ایران و در بین همه منطقه اعلام کنیم.»
از روزی که حاج قاسم سلیمانی این وعده مهم را داد، تا روز 28 آبان 1396، 59 روز زمان برد و با یک حساب سرانگشتی میتوان دریافت که این سردار دلاور اسلام، وعده خود را برای نابودی گروهک تروریستی تکفیری داعش، یک روز زودتر از موعد وعده داده شده، محقق کرد.
«فتنه شام» شاید بهترین تعبیر برای جنگ جهانی در سوریه باشد؛ مسئلهای با ابعاد بسیار گسترده و درهمتنیده انسانی، سیاسی، عقیدتی، اقتصادی و صدالبته راهبردی. مسئلهای که شناخت زوایای مختلف آن، نیازمند بررسیهای بسیار گسترده است و ایبسا با ورود به هر زاویهای، حق و باطل را چنان در هم بیابیم که تشخیص آنها از یکدیگر سخت باشد.
تجربه طعم زندگی وحشتناک زیر پرچم داعش
بخش نخست کتاب «زندگی زیر پرچم داعش»، روایت جوانی به نام سامر از اهالی رقه است که خود و خانوادهاش از مخالفان سرسخت نظام سوریه به حساب میآمدند و خود او بهصورت فعالانه در تظاهرات ضدحکومتی مشارکت داشت؛ اما تلاش آنها برای بیرون کردن نظام قانونی سوریه از شهر خیلی زود منجر به ورود و تسلط داعش بر شهرشان شد. به این ترتیب بود که سامر و تمامی یارانش و حتی مردم عادی شهر، مجبور شدند سالها طعم زندگی وحشتناک زیر پرچم داعش را تجربه کنند.
خاطرات او در زمانی نوشته شده که داعش هنوز در رقه حضور داشت و سامر نوشتههایش را از طریقی (که اجمالاً در خود کتاب به آنها اشاره شده) به خبرنگاران بیبیسی در خارج از کشور میرساند و آنها، این مطالب را به زبان انگلیسی منتشر میکردند. بعدها هم کل این خاطرات در کنار هم جمع و بهصورت کتابی با عنوان «خاطرات رقه؛ فرار از دولت اسلامی» در انگلستان و به زبان انگلیسی منتشر شد. مبنای وحید خضاب مترجم این کتاب هم، کتاب «خاطرات رقه؛ فرار از دولت اسلامی» بوده است.