شورای عالی سینما فرمان سینمای بیمخاطب را به سمت سینمای مخاطبپسند بچرخاند
به گزارش تسنیم، سیاستگذاری و راهبردسازی دو رکن مهم از ارکان مدیریت بر اقلیم فرهنگ و هنر است که از گذشته تاکنون در نسبت اداره نظامهای مختلف فرهنگی و هنری مطرح بوده است. به موازات پیشرفت علم مدیریت و دانش سیاستگذاری، توجه و تمایل نظامها و مجموعههای مختلف فرهنگی و هنری نیز به سیاستگذاری و راهبردسازی افزایش پیدا کرده است؛ بهویژه آن دسته از نظامها و مجموعههای فرهنگی و هنری که دغدغه اثربخشی، بالندگی، آیندهسازی و حرکت در مسیر درست را دارند، هرگز خود را از سیاستگذاری و راهبردسازی بینیاز نمیدانند. بدین معنا یکی از کانونیترین نقاط تمرکز این نوع نظامها، تمرکز بر سیاستگذاری و راهبردسازی است؛ زیرا امروزه یکی از کلیدیترین استلزامات و شروط تضمینکننده موفقیت در سازمانها و مجموعههای فرهنگی و هنری، مبادرت به برنامهریزی، سیاستگذاری و راهبردسازیهای مناسب و متناسب با اهداف، اولویتها، ماموریتها و چشماندازهای سازمانی است.
سینما بهمثابه یکی از بارزترین عرصههای متجلی در فرهنگ و هنر جوامع، هیچگاه از سیاستگذاری و راهبردسازی بینیاز نبوده و برای نیل به منویات و مقاصد خود همواره نیازمند توجه و تمسک به این دو رکن مهم و موثر بوده است. تجربه تاریخی حاکی از آن است در مقاطعی که سینما بهواسطه سیاستگذاری و راهبردسازیهای مقتضی، منسجم و اثربخش، پشتیبانی و راهبری شده، نتایج و ثمرات شایستهتری به بار نشسته است تا زمانهایی که سینما بدون نقشه راه و به قول معروف «بادی به هر جهت» طی طریق کرده است.
شورای عالی سینما ازجمله ساختارهایی بود که در واپسین روزهای تیر ماه 1389 با هدف حسن راهبری و مبادرت به سیاستگذاری و راهبردسازیهای مقتضی برای سینما در دولت دهم تشکیل شد. شورایی مرکب از معاون سینمایی، جمعی از سینماگران و در راس همه شخص رئیسجمهور که بنا داشت به شورایی راهبردی و منشاء تاثیر در سینما بدل شود. دی ماه 1389 بود که اولین جلسه این شورا با حضور رئیسجمهور وقت برگزار شد. این جلسه مصوباتی نظیر: ضرورت تامین تجهیزات فنی سینما، احداث سالنهای سینمایی، رفع مشکل بیمه، بازنشستگی و بیکاری هنرمندان و سینماگران، تشکیل سازمان مستقل سینمایی و احداث سالنهای سینمایی مورد اجماع و موافقت قرار گرفت.
شهریور 1390 بود که آییننامه اجرایی شورای عالی سینما از سوی رییسجمهور وقت، ابلاغ شد. طبق این آییننامه، جلسات شورای عالی سینما با حضور رییس یا نایبرییس و حداقل دوسوم اعضای آن رسمیـت پیدا میکرد و تصمیمات آن با موافقت اکثریت حضار و تایید رییسجمهور اتخاذ میشد. همچنین شورای عالی سینما حداقل هر سه ماه یکبار باید تشکیل جلسه میداد. مهمترین وظایف شورای عالی سینما (البته روی کاغذ) عبارت بودند از تصویب سیاستهای کلان سینمای ایران، تعیین ساز و کارهای لازم برای اعمال مدیریت هماهنگ منابع و امکانات ملی در عرصه سینما، تصویب برنامههای حمایت از تولید آثار فاخر سینمایی، تصویب شیوههای حمایت از توسعه شهرکها، پردیسها و فضاهای سینمایی، ارایه تسهیلات و پشتیبانی مالی و اعتباری و حمایت از تامین کالاها، خدمات و فعالیتهای سینمایی، تصویب طرحهای کلان و راهبردی سینمای ایران و اختصاص منابع لازم، پیشنهاد مقررات و لوایح موردنیاز در حوزه سینما به مراجع ذیربط، اتخاذ راهکارهای مناسب و اصلاح زیرساختها برای بهبود شیوههای آموزش و تربیت سینماگران متعهد و تصویب برنامههای حمایت از فعالیتهای پژوهشی و دستیابی به فناوریهای روز در حوزه صنعت سینما.
در بدو شکلگیری مهمترین کارکردی که بر موجودیت شورای عالی سینما مترتب شده بود، مبادرت به سیاستگذاریهای کلان سینمای کشور بود. البته نکته کلیدی این بود که در زمان تشکیل این شورا، خانه سینما منحل و معاونت سینمایی به سازمان سینمایی تبدیل شده بود. بنابراین جواد شمقدری با تشکیل جلسههای شورا با حضور ریاستجمهوری قصد داشت سیاستگذاریها و برنامههای حوزه سینما را به تایید رییسجمهوری برساند. هرچند در همان مقطع نیز تصویر روشنی از خروجی این شورا در دست نبود و حتی اگر در عمل مصوبهای هم داشت، به اجرا نرسید. اعضای شورای عالی سینما در دولت دهم را داوود میرباقری، مسعود جعفریجوزانی، احمد نجفی، جمال شورجه، مسعود دهنمکی و محسن علیاکبری تشکیل میدادند.
یک سال پس از روی کار آمدن دولت یازدهم و در فروردین سال 1393 بود که نخستین جلسه این شورا با معرفی اعضای جدید آن برگزار شد. مسعود جعفریجوزانی، خسرو سینایی، پرویز پرستویی، منوچهر محمدی، احمدرضا درویش، سیدرضا میرکریمی و فرهاد توحیدی اعضای جدید شورایی بودند که تنها تفاوتش با شورای قبلی حضور نیافتن رئیسجمهور در جلسات آن بود.
بیاعتنایی رئیس دولت یازدهم به جلسات شورای عالی سینما از یکسو و عدم اعتقاد حجتالله ایوبی رئیس وقت سازمان سینمایی به کارایی نظام شورایی از سوی دیگر، باعث شد که این شورا رفتهرفته از وزن و اعتبار بیفتد. تااینکه سرانجام پس از کش و قوسهای فراوان، شنبه 28 فروردین ماه 1395 رئیس وقت سازمان سینمایی از انحلال این شورا خبر داد و پرونده شورای عالی سینما در دولت یازدهم بسته شد.
اکنون با روی کار آمدن دولت سیزدهم و پس از گذشت 8 سال از انحلال و تعطیلی شورای عالی سینما، بار دیگر موضوع احیای این شورا از سوی محمد خزاعی رئیس جدید سازمان سینمایی مطرح و فراگیر شده است. موضوعی که از زمان طرح تاکنون زمینهساز موضعگیریها و اظهارنظرهای متعدد و گوناگونی شده است.
برای وارسی و ارزیابی دقیقتر موضوع، به سراغ «محمدحسین نیرومند» مدیرعامل اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس رفتیم و نکات و نظرات او را درباره احیای شورای عالی سینما جویا شدیم.
نیرومند در گفتوگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم احیای شورای عالی سینما را اتفاقی مثبت تلقی و اظهار کرد: سینما هرچه بیشتر بتواند در رسانهها ظهور و بروز پیدا کند، در نهایت منتفعتر خواهد شد. وقتی شورایی با حضور رئیسجمهور که یک مقام عالی کشوری است، تشکیل شود، طبیعی است که ماحصل آن بازتاب رسانهای گستردهتری هم خواهد داشت. این موضوع در ارتباط با شورای عالی سینما که جلسات آن با حضور ریاست محترم جمهوری تشکیل میشود نیز صادق است و تشکیل چنین شورایی در نهایت به نفع سینما خواهد بود.
وی ادامه داد: یکی از محسنات شورای عالی سینما این است که امکان ارتباط مستمر و بیواسطه اهالی سینما با ریاست محترم جمهور را فراهم خواهد کرد و سینماگران از این رهگذر میتوانند مطالبات خود را به شکل مستقیم با رئیسجمهور در میان بگذارند. این شورا میتواند موانع موجود بر سر راه رشد و تعالی سینما را مرتفع سازد و در این راستا راهکارهای متناسب را طراحی و پیشنهاد کند. چنین شورایی همچنین قادر خواهد بود زمینه لازم برای پشتیبانی از سینما را نزد حاکمیت بهوجود آورد.
مدیرعامل اسبق انجمن سینمای انقلاب و دفاع مقدس تصریح کرد: مهمترین بایسته برای شورای عالی سینما این است که طرح و برنامهای روشن و کارامد داشته باشد و بتواند از ظرفیتهای موجود در سینما بهدرستی بهرهبرداری کند. بهتر است قبل از آغاز جلسات رسمی، اعضای شورا گرد هم جمع شوند و درباره مسیر درستی که باید در سینما طی شود، به تبادل نظر و همافزایی بپردازند.
نیرومند در بخش دیگری از سخنان خود به ذکر مهمترین اولویتهایی که شورای عالی سینما باید به آنها بپردازد پرداخت و گفت: به نظرم در بدو امر اعضای شورای عالی سینما باید سینما را از وضعیت فعلی خارج کنند. اکنون سینمای ما سینمایی بیمخاطب، روشنفکرانه و ضروری است که فرمان چنین سینمایی چرخانده شود و به سوی سینمایی مخاطبپسند، عمیق و اندیشمند مایل شود؛ سینمایی که حرف قابل اعتنایی برای گفتن داشته باشد و بتواند به مرور زمان، «شخصیت ملی» پیدا کند.
این مدیر فرهنگی یادآور شد: مشکل جدی ما در سینما این است که پس از گذشت 42 سال از تولد انقلاب اسلامی هنوز سینمای ملی پیدا نکردهایم؛ سینمایی که بتوانیم آن را مشخصا به ایران اسلامی متعلق بدانیم. این دستاورد هنگامی حاصل میشود که سینمای ما به «سینمایی اندیشمند» تبدیل شود. لذا بایسته است که سیستمی پویا و اندیشمند از جنس شورای عالی حامی و همراه سینما باشد.
وی بیان کرد: یکی از ضعفهای عمده و کمکاریهای جدی که سینمای ما طی سالهای اخیر دچارش شده این است که دیگر ندرتا نقد درست نوشته میشود. میدانیم که کار هنرمند خلق اثر است اما عنصر مهمی که به کشف هنرمند میپردازد، منتقد است؛ منتقدی که جریان و رگههای درست هنری را در اثر هنرمند کشف و مطرح میکند تا جریان هنری خلق شده توسط هنرمند، مسیر درستی را طی کند و به بیراهه نرود. ما طی سالهای اخیر فقط به فکر تولید بودهایم.
نیرومند عنوان کرد: یکی دیگر از اولویتهایی که باید در شورای عالی سینما مطرح و پیگیری شود، این است که چگونه میتوان نهادهایی مانند: دانشگاه، حوزههای علمیه، ساختارهای پژوهشی و... را طوری تقویت کرد که سینمای ما در آیندهای نزدیک به سینمایی اندیشمند بدل شود. سینمای اندیشمند، حلقه مفقوده ما و مفهومی است که طی سالهای گذشته از آن غفلت کردهایم.
وی اضافه کرد: نیل به سینمایی اندیشمند و هویتمند کار سادهای نیست. یکی از استلزامات تحقق چنین سینمایی وضع قوانین و مقرراتی است که بتواند مسیر رسیدن به سینمای اندیشمند را تسهیل کند. اکنون یکی از گسستهای جدی ما این است که ارتباط دانشگاه با سینما قطع است. حالا مشاهده میکنیم که یک موسسه بازیگری بیش از همه دانشگاههای هنر ما خروجی داشته است. چرا باید چنین گسستی وجود داشته باشد؟ بنابراین نیاز به قوانین و مقرراتی داریم که بتواند چنین گسستهایی را از میان بردارد.
مدیر اسبق گروه طرح و برنامه شبکه دوم سیما مطرح کرد: یکی دیگر از مشکلات همیشگی ما در سینما به مسئله اقتباس مربوط است. شما میدانید بخش عمدهای از فیلمنامههایی که در جهان نوشته میشوند، اقتباسی هستند اما در سینمای ما ارتباط کتابهای داستانی با فیلمنامه قطع است؛ چراکه ما داستان را آنچنان که باید خوب نمینویسیم. چهبسا لازم باشد یکی از دغدغههای اساسی شورای عالی سینما معطوف به رشد و رونق داستاننویسی در کشور شود؛ داستانهایی که بتوانند خوراک خوبی برای فیلمنامههای سینمایی فراهم آورند و زمینه اقتباسهای سینمایی را تسهیل کنند.
محمدحسین نیرومند در بخش پایانی سخنان خود خاطرنشان کرد: لازم است مسئولین سازمان سینمایی و اعضای شورای عالی سینما سطح تمرکز و دغدغهمندیهای خود را ارتقا دهند و از توجه به گرهافکنیهایی که عموما توسط آدمهای کوچک رقم میخورد، دوری کنند. اگر مسئولین و دستاندرکاران سینمای ما افق دید خود را ارتقا دهند، درخواهند یافت که سینمای ایران هماکنون با مسائل و مشکلات جدی و بنیانی دست به گریبان است وکه تا این مسائل و مشکلات حل نشود، سینما مسیر درست و مورد انتظار خود را پیدا نخواهد کرد.