نگاهی به مستند «همه آن چیزی که نفس میکشد»
به گزارش روابط عمومی مرکز گسترش سینمای مستند، تجربی و پویانمایی: محمداحسان مفیدی کیا: روی پوستر فیلم با فونت درشت نوشته: «اولین مستندی که جایزه بهترین مستند را در ساندنس و کن برده» و باقی یک قاب رخ به رخ از یک مرد جوان و پرنده کوچک شکاری است و همین برای اینکه مخاطب سینمای مستند را ترغیب به دیدن آخرین ساخته شوناک سن کند کافی است.
وضع زیست محیطی در دهلی نو واقعاً عجیب و غریب است، تقریباً مثل بیشتر چیزهای دیگر در هند. قابهایی که مستند از حجم زبالهها و پرسه زدن حیوانات بین آنها به تصویر کشیده واقعاً مضطرب کنندهاند. حجم سیاه دود و مه باعث شده این شهر، یکی از آلودهترین مکانها برای زندگی در جهان باشد. اما آن بالا، شاید کمی بالاتر از آلودگی یک پرندهی شکاری کوچک دارد تلاش میکند که در این حجم چرک و به هم فشرده غرق نشود و البته پیداست مقاومتش چندان دیرپا نخواهد بود.
ندیم شهزاد و محمد دو برادر اهل وزیرآباد هند، 20 سال گذشته زندگیشان را وقف مراقبت از این «بادبادکهای سیاه» کردهاند و در خانه کوچک خودشان که حالا تبدیل به درمانگاه پرندگان شده 2000 قطعه از آنها را تیمار کرده و به طبیعت بازگرداندهاند. یکی از آن دو همان ابتدای فیلم میگوید: «انسانها اغلب فراموش میکنند که آنها هم تکهای گوشت هستند» و این مدخل جدیدی را در فیلم باز میکند که ما به واسطهی آن به مصائب این دو برادر در جامعه ملتهب دهلی وارد میشویم.
تصویربرداری مستند شگفتانگیز است. بن برنهارد، ریجو داس و ساومیاناندا ساهی از ریزترین عنکبوتها تا بزرگترین گاوهایی که در کوچهها پرسه میزنند را از جلوی قاب دوربینشان گذراندهاند. این به ویژه درهمتنیدگی زندگی انسان و حیوان را در دهلینو به خوبی بیان میکند و برای این از هیچ خلاقیت بصری فروگذار نمیکند.
در لایههای دیگر مستند مردمشناسی و فرهنگ چندگانه در دهلی مورد توجه قرار میگیرد، اصلاً اینکه چرا دامپزشکیها به این پرندگان خدمات نمیدهند ریشه در آیین هندو دارد، چون آنها گوشتخوارند نه گیاهخوار و هم اینکه ندیم و سعود مسلماناند و در سنت اسلام، غذا دادن به پرندگان خوشیمن است. این دوگانگی فرهنگی و مذهبی در جایی از فیلم، یعنی پس از تصویب لایحه شهروندی توسط دولت، باعث یک درگیری خونین بین شهروندان دهلی میشود، و اینجا مسئله رنگ و بوی دیگری به خود میگیرد.
منبع: روزنامه ایران