گفت و گو با «حجتالاسلام سعید فخرزاده» نویسنده به مناسبت روز کتاب/ کتاب زیرساخت توسعه جامعه است
به مناسبت روز کتاب به سراغ یکی از نویسندگان رفتیم تا از ایشان درباره وضعیت نشر و چگونگی انتشار کتاب و مسائل و معضلاتی که از دوران نوشتن تا انتشار وجود دارد، گفت و گو کنیم. «حجتالاسلام سعید فخرزاده» که کتابهایی همچون «ناگفتههای جنگ؛ خاطرات سپهبد شهید علی صیاد شیرازی» و «حاج حسن» را نوشته است، در گفت و گو با خبرنگار موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی درباره وضعیت کتاب در کشور صحبت کرد.
به عنوان یک نویسنده، شرایط امروز انتشار کتاب را چگونه میبینید؟
به نظرم در ابتدا باید برای مخاطبان، جریان تولید کتاب را توصیف کرد. چون زمانی مشکلات شناسایی میشود که مسیر مشخص شود. ما باید ببینیم تا به حال در حوزه کتاب چه شاخصهایی داشتیم و چه رشدی صورت گرفته است. بعداً ببینیم که آیا کتب چاپ شده تاثیری در جامعه داشته است یا نه؟ اگر این مسیر هدفمند را شناسایی کنیم به درستی میتوانیم دربارهاش تصمیم بگیریم. من مطالعاتی در این زمینه دارم ولی این آمار در جایی ضبط و به من منتقل نشده است و در لابهلای حرفهای مسئولان و افراد این حوزه میتوانم به نتیجهای برسم. اساساً باید دید که ما برای حوزه کتاب برنامهای داریم؟
چگونه میتوان براساس نیازسنجی اقدام به انتشار کتاب کرد؟
باید وزارت ارشاد، اعتبارات خود را برای قسمتهای مشخصی که نیاز جامعه است، تخصیص دهد. از این نظر باید بررسی شود که آیا دولت نقش پدافند دارد یا از نیاز جامعه پشتیبانی میکند. باید مسئولان با برنامه پیش بروند و در همین مسیر به بعضی از حوزهها شتاب بدهند. من به عنوان کسی که سالها در حوزه کتاب کار میکنم و مطالعه دارم، اصلاً از چنین چیزی اطلاع ندارم که آیا برنامهای وجود دارد یا نه؟ در صورت اطلاع براساس اهدافی که تعیین شده میتوانم بگویم که ما به اهداف خود رسیدیم یا نه؟
این که دولت بخواهد در انتشار کتابها سرمایهگذاری کند، منافاتی با مساله سفارشی بودن موضوع ندارد؟
دولت وظیفه دارد مثل تامین آب و نان و مسائل دیگر در زمینه فرهنگ هم به سرمایهگذاری و هدایت اقدام کند. مسئولان باید مطالعه کنند و ببینند نیازهای جامعه چیست و براساس نیاز جامعه برنامهریزی کنند. مثلاً در زمینه جهاد تبیین که مقام معظم رهبری فرمودند، باید دید مسئولان چه تدابیری کردند. باید براساس مطالعات و مطالبات ملت به سمت برنامهریزی رفت. یکی از این موارد حوزه کتاب است. چیزی که از لابه لای صحبتهای مسئولان در حوزه فرهنگی میبینیم، عدم وجود برنامهریزی برای حوزه کتاب است. اگر واقعاً بیبرنامگی وجود داشته باشد، ناگوار است چون کتاب زیرساخت توسعه جامعه است. امکان دارد تاثیر مستقیم نداشته باشد اما به شکلی غیرمستقیم از کتاب استفاده می شود. در حوزه فرهنگ زیرساخت همه تولیدات فرهنگی هنری، کتابهایی است که منتشر میشود. باید دید کتابهای تولیدی متناسب با نیاز مخاطب است یا ما احساس وظیفه می کنیم که مخاطب باید این کتاب ها را بخواند؟
این مشکل از ناکارآمدی سیستم آموزشی است!
همانطور که بسیاری از متون درسی متناسب با نیاز دانش آموز نیست و به هیچ وجه به درد دانش آموز ندارد. همانطور که بسیاری از مطالبی که ما خواندیم را دور ریختیم و به کارمان نیامد. یک بخشی از سیستم به طراحی کتابهای آموزشی برمیگردد. هر جامعهای براساس نیازهایی که دارد، باید به طرح سوالات و راهکارها و پاسخهایی بپردازد. میتوان براساس نیازهای جامعه کتابهایی منتشر کرد تا پاسخگو باشد. کارهایی در مطبوعات انجام شده ولی کار مطبوعاتی براساس محدودیتهای کلمه نمیتواند بازگوکننده همه ابعاد ماجرا باشد و در کتاب فرصت بهتری برای ارائه موارد وجود دارد. در برنامه های تلویزیونی هم تا میخواهیم حرف اساسی بزنیم، وقت تمام می شود! کتاب این فرصت را دارد که در زمان مناسب بتواند به موارد ابهامی پاسخ دهد. سرعت عمل هم در انجام کار فرهنگی مهم است. گاهی وقتها یک کتاب پروسه چند ساله برای انتشار پیدا میکند. در حالی که باید هر چیزی سر موعد مناسب کار شود.