گفت و گو با «حسین تراب نژاد» درباره نگارش فیلمنامه آثار مناسبتی/ در هر ژانری میتوان قصه مذهبی تعریف کرد
هر چند «حسین تراب نژاد» در سالهای اخیر با نگارش چند اثر با موضوعات امنیتی و سیاسی مثل فیلمهای سینمایی «ضد» و «ماجرای نیمروز: ردخون» و سریالهای «ترور خاموش» و «خانه امن» مورد توجه قرار گرفته است، اما سابقه نگارش سریالهای تلویزیونی از جمله سریال مناسبتی «پرده نشین» او را به چهرهای قابل اعتنا برای گفت و گو پیرامون ویژگیهای این نوع آثار تبدیل میکند. در گفتوگوی خبرنگار موسسه فرهنگی هنری اندیشه شهید آوینی با «حسین تراب نژاد»، نویسنده شناخته شده سینما و تلویزیون، پیرامون چگونگی نگارش فیلمنامه آثار مناسبتی صحبت شد که در ادامه میآید.
در مورد تجربه نگارش آثار مناسبتی که موضوعات مرتبط با مذهب و باورهایی مثل عدالتخواهی دارند، توضیح دهید.
سخت ترین بخش ماجرا این است که نویسنده بتواند مفاهیم مذهبی را طوری روایت کند که تبدیل به دغدغه مردم شود. موضوعات به شکلی مطرح نشود که صرفاً مضمونگرا باشد. این مساله متاسفانه در سریالهای محرمی خیلی وجود دارد. نویسنده و کارگردان و سفارش دهنده تنها به میزان مفاهیم توجه میکنند و اگر درصد بالایی داشته باشد، آن فیلمنامه تصویب میشود و در غیر اینصورت تائید نمیشود. در صورتی که باید به این توجه کرد که چقدر این مفاهیم مورد توجه جامعه می باشد و با مردم همخوانی دارد.
شما تجریه موفق نگارش فیلمنامه «پرده نشین» را داشتید که چند بار بازپخش شد. فکر می کنید دشواری ها یا قابلیتهای نوشتن اینگونه آثار چیست؟
شاخص ترین سریال مناسبتی که کار کردم، «پرده نشین» بود که تصور می کنم از آن استقبال خوبی شد. در «پرده نشین» سعی شد که توجه به خواست جامعه مورد توجه قرار بگیرد و مسائلی مثل عدالت خواهی، مفاسد اقتصادی و آقازادگی که در آن دوران کمتر رسانهای می شد، مبنای نگارش سریال قرار گرفت و در کنار این مفاهیم، مسائل و مفاهیم و نکات کاربردی مذهب هم مطرح شد؛ مواردی که مردم در زندگی با آن مواجه می شوند. دلیل دیده شدن سریال هم به نظرم همین بود.
به نظرتان سریالهای مناسبتی باید چه مختصاتی داشته باشد؟
یک ریلی سالها برای سریالهای مناسبتی گذاشته شده است. سریالهای ماه رمضان از دورانی که آقای عطاران کار میکردند، تلاش بر آن بود که قصه ی جذابی روایت شود. قصه ای که در بستر ماه رمضان اتفاق می افتاد. ما جزییات پیرامون این اتمسفر در سریال ها می دیدیم و همین باعث می شد کار مضمون زده نشود. به نظرم این جنس سریال سازی مورد توجه مخاطب قرار می گرفت. برای ایام محرم معمولاً سریالهایی نوشته و تولید میشوند که تمرکز اصلی بر مضمون است و جذابیت در اولویت های بعدی قرار می گیرد. به نظرم باید برای ایجاد مخاطب به فکر راه حلهای تازه بود.
سلیقه شخصی شما برداشت از مفاهیم دینی در قالب ملودرام است یا این که علاقمندید به سراغ داستانی مرتبط با وقایع در مقاطع تاریخی بروید؟
گاهی سلیقه است و گاهی بحث توانایی پیش می آید. خودم به دنبال به روز کردن قصههای مذهبی هستم. یعنی بتوان مسائل دینی را به زمان حال آورد. جنس این قصهها میتواند ملودرام یا حتی پلیسی باشد. به نظرم در هر ژانری میتوان قصه مذهبی تعریف کرد. این که بتوان وقایع را در تاریخ رخداد روایت کرد، هم نیاز به توانایی خاص دارد و هم این که به سلیقه نویسنده بستگی دارد که این نوع نوشتن در سلیقه من نیست. افراد کمی هستند که در سینما و تلویزیون، تبحر نوشتن مفاهیم معنوی در بستر تاریخی را دارند که شاخصترین فرد، آقای داوود میرباقری است، وگرنه کارهای دیگری که تولید شدند، متاسفانه آثار قابل اعتنایی نبودند.
فکر میکنید این گونه آثار مناسبتی تخصص و ظرافت های متمایزی نسبت به دیگر آثار دارند و برای نگارش آن چه مبنا و روشی به کار می برید؟
به نظرم نویسنده باید بتواند مفاهیم را فهم کند و به شکلی این مفاهیم را روایت کند که برای مخاطب امروز دستاورد داشته باشد و به درد زندگیاش بخورد و در عین حال تبدیل به شعار نشود. بخشی از این موضوع به متن برمی گردد و بخش زیادی نیز در اجرا اتفاق میافتد. مثلاً اگر «پرده نشین» را شخصی غیر از آقای شعیبی کارگردانی میکرد، سریال گُل درشتی درمی آمد ولی ظرافتهای آقای شعیبی در اجرا و به کارگیری تکنیکهای کارگردانی و بازیگری باعث شد که این سریال مضمون زده نشود و مورد توجه قرار بگیرد.